شب نوشته های یاد 71(نوشته های مهندس بهتاش رزمجویی)

شب پایان تمام سردرگمی ها و آغاز آرامش بی انتها...(بیاد پدر عزیز تر ازجانم)

شب نوشته های یاد 71(نوشته های مهندس بهتاش رزمجویی)

شب پایان تمام سردرگمی ها و آغاز آرامش بی انتها...(بیاد پدر عزیز تر ازجانم)

پیام های کوتاه
  • ۲۳ مرداد ۹۲ , ۰۰:۵۳
    غیبت
بایگانی
آخرین مطالب
نویسندگان

عاشقانه .عارفانه

سه شنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۰۷ ق.ظ
اجتماعی. پیری میگفت اگر میخوای جوان بمانی درد های دلت را فقط به کسی بگو که دوستش داری ودوستت دارد .گفتم پس چرا تو جوان نمانده ای پیر خندید وگفت دوستش داشتم .دوستم نداشت.
  • بهتاش رزمجویی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی