- ۰ نظر
- ۲۳ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۲۲
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما
شیراز-حافظیه
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند.حافظ معروف ترین و مشهورترین شاعر در میان خوانندگان فارسیزبان آسیای میانه است و در بارة او مقاله، رساله و کتاب و پژوهشهای زیادی با زبانهای مختلف تألیف و تهیه شده که مقالة زیر سفرگفتههای استاد روانشاد میرزا تورسونزاده(1911-1977)، شاعر و نویسبندة شهیر تاجیک است که بعد از سفر و بازدیدش از شیراز و آرامگاه حافظ در سال 1971 در مطبوعات تاجیکستان منتشر شد.
در این نوشته استاد تورسونزاده دربارة شهرت حافظ در تاجیکستان و دیگر کشورها، راز ماندگاری او و اهمیت ایجادیات او اشاره میکند و نیز مروری دارد بر شرح زندگی این غزلسرای بینظیر.
* * *
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت
کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را
فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب
چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را
ز عشق ناتمام ما جمال یار مستغنی است
به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را
من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخا را
اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم
جواب تلخ میزیبد لب لعل شکرخا را
نصیحت گوش کن جانا که از جان دوستتر دارند
جوانان سعادتمند پند پیر دانا را
حدیث از مطرب و می گو و راز دهر کمتر جو
که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را
غزل گفتی و در سفتی بیا و خوش بخوان حافظ
که بر نظم تو افشاند فلک عقد ثریا را
*
*
به ملازمان سلطان که رساند این دعا را
که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را
ز رقیب دیوسیرت به خدای خود پناهم
مگر آن شهاب ثاقب مددی دهد خدا را
مژه سیاهت ار کرد به خون ما اشارت
ز فریب او بیندیش و غلط مکن نگارا
دل عالمی بسوزی چو عذار برفروزی
تو از این چه سود داری که نمیکنی مدارا
همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایان بنوازد آشنا را
چه قیامت است جانا که به عاشقان نمودی
دل و جان فدای رویت بنما عذار ما را
به خدا که جرعهای ده تو به حافظ سحرخیز
که دعای صبحگاهی اثری کند شما را
*
*
.:: گزیده غزل عاشقانه .::
ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست؟
منزل آن مه عاشق
کش عیار کجاست؟
شب تار است و ره وادی ایمن در پیش
آتش طور کجا موعد دیدار کجاست؟
هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد
در خرابات بگویید که هشیار کجاست؟
آن کس است اهل بشارت که اشارت داند
نکتهها هست بسی محرم اسرار کجاست؟
هر سر موی مرا با تو هزاران کار است
ما کجاییم و ملامت گر بیکار کجاست